مقداد

مقداد

پس از بعثت خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم مقداد جزو نخستین کسانی بود که اسلام آورد و مورخان اسـلامی وی را هفتمین مسلمان برشمردند. وی از بزرگان صـــحابه و مردی فاضل و دانشمند، شریف، شجاع و بزرگوار بود.
از رســـول خــدا صلی الله علیه و آله و سلم نقــل است کـه فرمود: خداوند عزّوجلّ مرا به دوستی چهار نفر دستور فرمود و به من خبر داد که آنان مــرا دوســت دارند. آن چــهـــار تـــن عبــارت انــد از: علــی ، مقــداد، ابــوذر و سلمان .
مقداد از جمله مسلــمانــان مـکی بـود که در اثـــــر ســتــم مشــرکــان مــکـه به دیار حبشه هجرت کرد. سپس به مکـه بازگشـت و راهی مدینه شد و در تمــامی جنـگ‌های پیامـبر اســلام هــمچـون بـــدر، احــد و. . . شــرکت کــرد.پـــس از رحــلت رسول خـدا صلی الله علیه و آله و سـلـــم، مقــــداد از مـعـدود مسـلمانی بــود که از مسیر حق منحرف نـگشت و در دلــش هیــج شبهـه ای خطور نکرد. در آن فتنه دلش به ســــان پاره آهــن بود.
او به هـنگام خلافــت عــثــمــان و بــیعــــــت مردم با او، به مخالفت برخاست ودردفاع ازولی زمانش علی بن ابی طالب سخـن گفت.
آری مقداد هنوز زنده است. و ما نمی گذاریم ولی زمانـمان تنها بماند.
آری خط ومـــنــش ما همچون مقداد ولایت فقیه است نـه کمــتــرونــــه بــــیـشــتــر ،در صـــف بــسـیـجـیـان امـــام خــامـنـه ای مدظـلــه و در لشــکرامـــام زمــــان « عج».
ما از السـت طایفـه‌ای سینــه خســته‌ایم
ما بچـه‌های مـــادر پــهلــو شکســـتـه‌ایم
امــروز اگــــر ســیـنــه و زنجــیر می‌زنـیم
فردا به عشق فاطمه شمشیــر می‌زنـیم
ما را نـبـی قـبـیـلـه سـلـمـان خطــاب کرد
روی غـرور و غـیـرت مـا هـم حسـاب کـرد
از مـا بـــتــرس، طـایـفـه ای پــر اراده‌ایــم
مـا مـثل کــوه پـشـت عـلـی ایـسـتاده‌ایم
... لـبیـک یـا امـام خـامـنـه ای



بایگانی
آخرین نظرات

۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۱ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۰
منصور محمد زاده «ممل زاده»

اگر به صورت دندانه دار بنویسید یعنی شما نسبت به مسایل درک سریعی دارید ولی چنانچه قوسدار یعنی دقیق هستید ولی سرعت درک تان کمتر از گروه قبل است.

دست خط و قدرت تجزیه تحلیل فرد


باز چنانچه حروف س و ش قوسدار بود تجزیه و تحلیل خوبی از مسایل ندارید و اگر دندانه دار برعکس

دست خط و رک گویی شخص حالا به نوشته خود توجه کنید اگر از بالای خط تراز شروع کرده باشید در ابتدای سطر در رفتار و گفتار خود حاشیه می روید و چنانچه از روی خط تراز شروع کرده باشید سریع سر اصل مطلب می روید. در رک گوییی یکی از چیزهایی که روانشناسان به آن توجه می کنند در نوشتن حروف ت و پ است که اگر کشیده نوشته شود فرد رک گو است و صریح اما اگر مقطع و کوتاه نوشته شود فرد بی حوصله و سریع آن را نوشته و در مساپل با حاشیه وارد می شود. 


و اما نکات بیشتری از دست خط شما ....


کسانى که خطى نامرتب دارند احتمالاً در زندگى بسیار فعال هستندو به همین دلیل برایشان مشکل است که بتوانند ثابت و بى تحرک بمانند و برخى از کارهایشان حساب شده و سنجیده نیست. به همین دلیل گاهى اوقات براى دوستان و افراد خانواده غیرقابل پیش بینى هستند. آزادى شخصیتى براى آن ها خیلى مهم است و اهمیت زیادى به استقلال خود مى دهند و ممکن است گاهى خیلى احساساتى رفتار کنند. 
کسانى دست خط مرتب و خوانایى داشته باشند 

مى توان این طور برداشت کرد که آن ها خودشان را بسیار کنترل مى کنند و دوست ندارند به راحتى شخصیت خود را لو بدهند. حتى گاهى اوقات برایشان مشکل است که احساساتشان را بروز دهند و آن را سرکوب مى کنند. 

کسى که خیلى پر رنگ مى نویسد و قلم را زیاد فشار مى دهد 

احتمالاً علاقه زیادى به مخالفت کردن با دیگران دارد؛ چرا که احساس قدرت و اعتماد به نفس زیادى مى کند و دوست دارد روى دیگران اعمال نفوذ کند و به همین خاطر شخصیت افراد را درست درک نمى کند. 
کسانى که خیلى کمرنگ مى نویسند 
احتمال این که فردى حساس و دلسوز باشند بسیار زیاد است و موقعیت دیگران را حتى بیشتر از خودشان درک مى کنند و این امکان نیز وجود دارد که قادر به اثبات حرف خودشان نباشند و خیلى راحت ضربه مى خورند و وقتى دیگران از آن ها انتقاد مى کنند خیلى سریع از موضع خودشان عقب نشینى مى کنند. 
کسانی که خیلى کند و آهسته مى نویسند 
به سرعت قادر به نشان دادن عکس العمل نیست؛ این افراد احتمالاً به زمان بیشترى براى ابراز عقیده خود نیاز دارند. افرادى که آهسته مى نویسنداز نظر خلق و خو اغلب اشخاصى ملاحظه کار و محتاط هستند و در نتیجه به زمان بیشترى براى فکر کردن و فهمیدن نیاز دارند و در ابراز احساساتشان هم کند هستند و اغلب دوست دارند هیچ تصمیمى نگیرند تا این که یک تصمیم غلط بگیرند. 

کسانی که دست خط تند و شتابزده اى دارند 
احتمالاً افرادى کم حوصله هستند و از اتلاف وقت خسته مى شوند و از نظر خلق و خو بسیار لحظه اى هستند. سریع درک مى کنند و در نشان دادن رفتار و احساساتشان چندان پایدار نیستند و اغلب به دلیل شتابزدگى در تصمیم گیرى دچار لغزش و خطا شده و از این که در آرامش به حرف هاى دوستانشان گوش کنند خسته مى شوند. 

کسانی که دست خط ساده اى دارند و خیلى ابتدایى مى نویسند 
در روابط با دیگران ترجیحاً واقع گرا و با تدبیر هستید و نمى توانید قبول کنید که گاهى باید با دیگران کنار بیایید و به آن ها توجه کنید و همچنین اطرافیان به ندرت از آن چه درون شما مى گذرد آگاهى پیدا مى کنند. 
کسانی که دست خطى زیبا و پررنگ و لعابى دارند 
این امکان وجود دارد که گاهى به شدت رسمى برخورد کرده و خیلى مفصل و با علاقه درباره مسایل دلخواهتان حرف بزنند و این احتمال نیز وجود دارد که درخواسته ها و تمایلاتتان پر توقع و رویایى باشند. 

اگر شما خود را داراى دست خط ریزى مى بینید و بسیار کوچک مى نویسید 
احتمالاً شما توانایى هاى خود را دست کم مى گیرید و خودتان را از آن چه واقعاً هستید کمتر ارزیابى مى کنید و ممکن است گاهى تنگ نظر و خرده گیر باشید. 

اما اگر درشت مى نویسید 
این احتمال وجود دارد که خودتان را زیادى بزرگ و مهم جلوه داده و گاهى بسیار با اعتماد به نفس و از موضع قدرت رفتار مى کنید. 

اگر کسى دست خط شکسته اى دارد و حروف را زوایه دار و شکسته مى نویسد 
فردى بسیار با اراده مى باشد و در کارهایش حد وسط را قبول ندارد و به همین علت اهل سازش و مصالحه نیست و اغلب به همین خاطر که وسط را دوست ندارد از دیگران خسته مى شود و تصمیمى نمى گیرد چون دوست ندارد راه اشتباه را انتخاب کند. 

اگر فردى دست خط ملایم و کشیده اى دارد 
آدمى چند بعدى است و مى تواند مشکلاتش را از زوایاى مختلف بررسى و درک کند. برایش تنوع مهم است و گاهى احساس مى کند استعدادهاى زیادى دارد و نمى تواند هیچ کدامشان را به درستى شکوفا کند. ممکن است فردى زود رنج باشد و به ندرت علیه برداشت ها و انتقادات دیگران از خود دفاع کند. 

اگر کلمات را درهم و فشرده مى نویسید 
احتمالاً شما فرد راحتى نیستید و در جمع خودتان را کنارى مى کشید و مى خواهید کنترل خود را از دست ندهید. از برقرارى رابطه با دیگران خوشتان نمى آید و گاهى دوست ندارید خود را فردى خوش فکر نشان بدهید. اغلب بعد از دیگران ابراز عقیده مى کنید و عقیده خود را مى گویید واین به این علت است که قدرى محتاط هستید. 

کسى که کلمات را با فاصله و باز باز مى نویسد 


خیلى راحت با دیگران رابطه برقرار کرده و خیلى ساده و بى تکلف و مستقیماً به دیگران نزدیک مى شود. گاهى به راحتى از کوره درمى رود و با این کار ممکن است به حریم شخصى دیگران تجاوز کند و این به این علت است که او ارزشى به خوددارى کردن و کنترل خود نمى دهد، اما انسانى کوشا و باطراوت است که سریع تصمیم گرفته و با کارهاى خود به دیگران خدمت مى کند.

 

منبع :مقالات آموزشی


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۰
منصور محمد زاده «ممل زاده»

ببینمش. قریش همراه او حرکت کردند و نزد آمنه رفتند و به او گفتند: کودک خود را بیاور تا او را بنگریم. مرد یهودی کودک را گرفت و به او نگاه کرد و سپس با مشاهده خالی که بین شانه های کودک بود، بیهوش شد. پس از این که به هوش آمد، مردان قریشی به او گفتند: چرا بیهوش شدی؟ گفت:

مقام نبوت، تا روز قیامت از بنی اسرائیل بیرون رفت. سوگند به خدااینکودک همان پیامبری است که آن ها را به هلاکت می رساند. شادمان شوید. سوگند به خدا این مولود شکوه و عظمت شگفتی به شما می بخشد و زبانزد مردم مشرق و مغرب خواهد شد.


 

نام های آسمانی

جابربن عبداللّه انصاری روایت کرده که حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: من شبیه ترین مردم به حضرت آدم هستم و حضرت ابراهیم، شبیه ترین مردم به من بود. هم چنین حق تعالی نام مرا در تورات و انجیل بسیار یاد کرده و کلام خود را به من تعلیم نموده، نام مرا از نام های بزرگوار خود برگرفته است. او محمود است و مرا محمد نام نهاده. در تورات هم مرا «احید» نامید؛ زیرا به واسطه توحید و یگانه پرستی، جسدهای امت من بر آتش جهنم حرام گردیده است.در کتاب مقدس ترسایان مرا «احمد» نامید؛ زیرا من در میان آسمان محمودم و امت من حمد کنندگان اند. در زبور هم مرا «ماحی» نامید؛ زیرا به سبب من، زمین عبادت بت ها را محو می کند. در قرآن نیز مرا «محمد» نامید؛ زیرا در قیامت همه امت ها مرا ستایش خواهند کرد، چون در روز قیامت، هیچ کس جز به اذن من شفاعت نخواهد کرد.

ما باید به پیامبر اقتدا و تأسّی کنیم، نه فقط در چند رکعت نماز خواندن؛ در رفتارمان، در گفتارمان، در معاشرت و معامله مان هم باید به او اقتدا کنیم، پس باید او را بشناسیم. خدای متعال، شخصیت روحی و اخلاقی آن بزرگوار را در ظرفی تربیت کرد و به وجود آورد که بتواند آن بار عظیم امانت را به دوش حمل کند»

خنده پیامبر خوبی ها

انس بن مالک می گوید: من در حضور پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودم که یک نفر بیابان نشین آمد و عبای آن حضرت را گرفت و محکم کشید، به طوری که حاشیه آن عبا، گردن آن حضرت را خراشید. مرد عرب با گستاخی گفت: ای محمد! از مال خدا که در نزد تو هست، بر این دو شترم بارکن تا ببرم؛ چرا که این اموال نه مال توست، نه مال پدرت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اندکی سکوت کرد و سپس فرمود:

مال، مال خداست و من بنده خدا هستم. آن گاه فرمود: ای اعرابی! آسیبی که به من رساندی، به تو برسانم؟ مرد گفت: نه، زیرا تو، بدی را با بدی جواب نمی دهی. پیامبر صلی الله علیه و آله از سخن او خندید و سپس دستور داد بر یکی از شتران او جو و بر دیگری خرما بار کردند و به او دادند.

اتفاقات زمان میلاد پیامبر(ص)

هنگام تولد پیامبر، چه اتفاقاتى روى داد؟
به هنگام میلاد رسول خدا، اتفاقات شگرفى به ظهور رسید و بسیارى از مورخان،از حوادث زیر، مقارن ولادت یاد کرده‏اند:
1. ایوان کسرى در مداین، لرزید و 13 یا 14 کنگره آن فرو ریخت.
2. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.
3. دریاچه ساوه خشک گردید.
4. بت‏ها، همگى به رو درافتادند.
5. نورى درخشش پیدا کرد که فضاى مکه را روشن نمود.
6. شیاطین که تا آن لحظه به عالم بالا راه داشتند و صداى ملائکه را مى‏شنیدند،براى همیشه، طرد شدند.
بیهقى درباره حوادث شب ولادت پیامبر، مى‏نویسد: «در شب میلاد پیامبر، ایوان کسرى به لرزه درآمد و شکست (ترک) برداشت و چهارده کنگره آن فرو ریخت. آتشکده فارس که پیوسته روشن بود، خاموش شد. دریاچه ساوه خشکید و موبد بزرگ در خواب دید که شتران تنومندى همراه اسب‏هاى عربى، از دجله گذشتند و در سرزمین ایران، پراکنده شدند» ابن شهر آشوب، افزون بر حوادثى که بیهقى گفته، از وقایع دیگرى به نقل ازامام صادق(علیه السلام) یاد مى‏کند که حضرت فرمود: «در هنگام ولادت پیامبر عظیم الشأن، بت‏ها به صورت، به زمین افتادند... پادشاهى نماند؛ مگر آن‏که تاجش واژگون و زبانش در آن روز، بند آمد. کاهنان از دانش خود جدا شدند... در آن شب، نورى از سرزمین حجاز پدید آمد و منتشر شد و تا مشرق، گسترش یافت . »


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ بهمن ۹۱ ، ۲۰:۳۰
منصور محمد زاده «ممل زاده»