زیارتنامه حضرت زینب (علیها السلام)
چهارشنبه, ۱۴ آبان ۱۳۹۳، ۰۴:۰۵ ب.ظ
»الزیارة المفجعة» - زیارت دوم حضرت زینب کبرى علیها السلام
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
سلام بر بانویى که دلش از جاى کنده شد براى حسین
الْمَظْلُومِ الْعُرْیـانِ، الْمَطْرُوحِ عَلَى الثَّرى،
مظلوم که باتنى برهنه بر خاک افتاده.
وَقـالَتْ بِصَوْت حَزین: بِاَبی مَنْ نَفْسی لَهُ
و (در آن حال) با صدایى غمگین گفت: پدرم به فداى کسى که جانم به
الْفِداءُ، بِاَبِى الْمَهْمُومُ حَتّى قَضى، بِاَبِى
قربانش، پدرم به قربان آن که با دلى پر اندوه از دنیا رفت، پدرم
الْعَطْشـانُ حَتّى مَضى، بِاَبی مَنْ شَیْبَتُهُ
فداى کسى که لب تشنه شهید شد پدرم به قربان کسى از محاسنش
تَقْطُرُ بِالدِّمـاءِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَکَتْ عَلى
خون مى چکید. سلام بر کسى که گریست بر بدن
جَسَدِ اَخیهـا بَیْنَ الْقَتْلى، حَتّى بَکى
برادرش در میان کشتگان تا آنجا که از گریه او هر
لِبُکـائِهـا کُلُّ عَدُوّ وَصَدیق، اَلسَّلامُ عَلى
دشمن و دوستى گریست سلام بر کسى
مَنْ تَکَفَّلَتْ وَاجْتَمَعَتْ فی عَصْرِ
که سر پرستى کرد و گرد آورد در عصر
عـاشُوراءَ بِبَنـاتِ رَسُولِ اللهِ وَاَطْفـالِ
عاشورا دخترانِ رسول خدا و کودکان
الْحُسَیْنِ، وَقـامَتْ لَهَا الْقِیـامَةُ فی شَهـادَةِ
حسین(علیه السلام) را و قیامت براى او برپا شد در شهادت
الطِّفْلَیْنِ الْغَریبَیْنِ الْمَظْلُومَیْنِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ
دو طفل غریب و مظلوم (امام حسین (علیه السلام)). سلام بر کسى
لَمْ تَنَمْ عَیْنُهـا لاَِجْلِ حِراسَةِ آلِ رَسُولِ اللهِ فی
که چشمش به خواب نرفت، به خاطر نگهبانى از خاندان رسول خدا
طَفِّ نَیْنَواءَ، وَصـارَتْ اَسیراً بِیَدِ الاَْعْداءِ،
در سرزمین طفّ (نینوا) و به دست دشمنان اسیر
اَلسَّلامُ عَلى مَنْ رَکِبَتْ بَعیراً بِغَیْرِ وَطـاءِ،
گردید. سلام بر بانویى که بر شتر بى جهاز سوار
وَنـادَتْ اَخـاها اَبَا الْفضْلِ بِهذَا النِّداءِ: اَخی اَبَا
گشت و برادرش ابوالفضل را اینگونه ندا کرد:
الْفضْلِ! اَنْتَ الَّذی اَرْکَبْتَنی اِذا اَرَدْتُ الْخُرُوجَ
برادرم! ابوالفضل، تو بودى که مرا سوار مى کردى وقتى مى خواستم
مِنَ الْمَدینَةِ، اَلسَّلامُ عَلى مَنْ خَطَبَتْ فی
از مدینه بیرون روم. سلام بر کسى که سخنرانى
مَیْدانِ الْکُوفَةِ بِخُطْبَة نـافِعَة حَتّى سَکَنَتِ
کرد در میدان شهر کوفه; سخنرانى سودمندى که آرام شد
الاَْصْواتُ مِنْ کُلِّ نـاحِیَة، اَلسَّلامُ عَلى مَنِ
صداها از هر سو. سلام بر کسى که
احْتَجَّتْ فی مَجْلِسِ ابْنِ زِیـاد بِاحْتِجـاجـات
در مجلس پسر زیاد استدلال کرد با دلائل
واضِحَة، وَقـالَتْ فی جَوابِه بِبَیِّنـات صـادِقَة،
آشکار وگفته هاى او را با دلیلهاى روشن و درست پاسخ داد،
اِذْ قـالَ ابْنُ زِیـاد لِزَیْنَبَ سَلامُ اللهِ عَلَیْهـا کَیْفَ
آنگاه که پسر زیاد به زینب(علیها السلام) گفت: چگونه
رَاَیْتِ صُنْعَ اللهِ بِاَخیکِ الْحُسَیْنِ؟ قـالَتْ: مـا
دیدى کار خدا را نسبت به برادرت حسین؟ فرمود: ندیدم
رَاَیْتُ اِلاّ جَمیلا، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یـا اَسیرَةً
جز زیبایى. سلام بر تو اى بانوى اسیر
بِاَیْدِى الاَْعْداءِ فِى الْفَلَواتِ، وَرَأَیْتِ اَهْلَ
به دست دشمنان در بیابانها، کسى که مردم شام را
الشّـامِ فی حـالَةِ الْعَیْشِ وَالسُّرُورِ وَنَشْرِ
در حال خوشحالى و سرور با پرچمهاى برافراشته
الرّایـاتِ، السَّلامُ عَلى مَنْ أدخَلُوهـا فی
مشاهده کردى! سلام بر کسى که وارد کردنداو را در
مَجْلِسِ یَزیدَ مَعَ الأُسَراءِ مِنْ آلِ رَسولِ اللهِ
مجلس یزید با اسیرانى از خاندان رسول خدا
وَقـالَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ
و حضرت على بن الحسین(علیه السلام) به یزید فرمود:
لِیَزیدَ: یـا یَزیدُ مـا ظَنُّکَ بِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ
اى یزید! چه گمان دارى به رسول خدا صلى الله
عَلَیْهِ وَآلِه لَوْ رَآنـا عَلى هذِهِ الْحـالَةِ؟ ثُمَّ
علیه و آله اگر ما را در این وضعیت ببیند؟ سپس
قـالَتْ اُمُّ الْمَصـائِبِ زَیْنَبُ لِیَزیدَ: تَقوُلُ غَیْرَ
زینب مادرِ همه مصیبت ها فرمود: یزید! تو بدون احساس گناه و بى آنکه
مُتَأَثِّم وَلا مُسْتَعْظِم: «لاََهَلُّوا وَاسْتَهَلُّوا فَرَحاً،
آن را بزرگ بشمارى مى گوئى: کاش اجدادم بودند و با شادى
ثُمَّ قـالُوا: یـا یَزیدُ لا تَشَلْ» مُنْتَحِیاً عَلى ثَنـایـا
مى گفتند: یزید! دستت درد نکند در حالى که متوجه دندانهاى
اَبی عَبْدِ اللهِ سَیِّدِ شَبـابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ تَنْکِتُهـا
ابى عبدالله(علیه السلام) سرور جوانان بهشت شده اى و با
بِمِخْصَرَتِکَ، ثُمَّ قـالَتْ: وَلَئِنْ جَرَّتْ عَلَىَّ
چوب به آنها مى زنى: سپس گفت: اگر مصیبتهاى روزگار مرا وادار کرد
الدَّواهی مُخـاطَبَتُکَ، وَاِنّی لاََسْتَصْغِرُ قَدْرَکَ،
با تو سخن بگویم امّا من قدر تو را پست مى دانم و پستى
وَاَسْتَعْظِمُ تَقْریعَکَ وَاَسْتَکْثِرُ تَوْبیخَکَ، لکِنَّ
وفرومایگى ترا بزرگ مى شمارم و بسیار سرزنشت مى کنم، اماعظمت مصیت
الْعُیُونَ عَبْرى وَالصُّدُورَ حَرّى اَلا فَالْعَجَبُ کُلُّ
چشمها را گریان و سینه ها را سوزان کرده است. بسیار
الْعَجَبِ مِنْ اِقْدامِکَ عَلى قَتْلِ حِزْبِ اللهِ
شگفت انگیز است اقدام تو براى کشتن حزب
النُّجَبـاءِ بِحِزْبِ الشَّیْطـانِ الطُّلَقـاءِ، وَلَئِنِ
برگزیده خدا به وسیله حزب شیطان که آزاد شده پیامبر(صلى الله علیه وآله) بودندواگر چه ما را
اتَّخَذْتَنـا مَغْنَماً لَتَجِدُنـا وَشیکاً مَغْرَماً، حینَ لا
به غنیمت گرفته اى ولى بزودى ما را خسارتى براى خویش مى بینى
تَجِدُ اِلاّ مـا قَدَّمَتْ یَداکَ، وَمـا رَبُّکَ بِظَلاّم
در روزى که جز به نتیجه عملت نرسى و پروردگارت به ببندگان
لِلْعَبیدِ، فَاِلَى اللهِ الْمُشْتَکى وَعَلَیْهِ الْمُعَوَّلُ فِى
ستم نمى کند. پس شکایت بدرگاه او است، و بر اوست اعتماد
الشِّدَّةِ وَالرَّخـاءِ، فَکِدْ کَیْدَکَ، وَاسْعَ سَعْیَکَ،
در حال سختى و آسودگى، پس تمام مکرت را بکار بر و همه سعیت را بکن
وَنـاصِبْ جَهْدَکَ، فَوَاللهِ لا تَمْحُو ذِکْرَنـا، وَلا
وتا مى توانى بکوش، به خدا نخواهى توانست یاد ما را از بین ببرى و
تُمیتُ وَحْیَنـا، وَلا تُدْرِکُ اَمَدَنـا، وَلا تُرَخِّصُ
دین ما را نابود کنى و به روزگار ما پایان دهى، وننگ
عَنْکَ عـارَهـا، وَهَلْ رَاْیُکَ اِلاّ فَنَداً، وَاَیّـامُکَ
این جنایت را از دامنت بزدائى، آیا اندیشه ات جز خطا و روزگارت
اِلاّ عَدَداً، وَجَمْعُکَ اِلاّ بَدَداً، یـا یَزیدُ! اَمـا
جز اندک ویارانت جز پراکنده نخواهند بود. اى یزید!
سَمِعْتَ قَوْلَ اللهِ تَعـالى: (وَلا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ
نشنیده اى فرموده خداى تعالى را: «گمان نبرید
قُتِلُوا فی سَبیلِ اللهِ اَمْواتاً بَلْ اَحْیـاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ
کشته شدگان در راه خدا مردگانند بلکه زنده اند و نزد او
یُرْزَقُونَ) وَحَسْبُکَ بِاللهِ حـاکِماً، وَبِمُحَمَّد
روزى مى خورند» کافیست خداوند در این باره حکم کند و حضرت محمد
صَلَّى اللهُ عَلَیْهِوَآلِه خَصیماً، وَبِجِبْریلَ ظَهیراً، ثُمَّ
صلى الله علیه و آله دشمن تو و جبریل(علیه السلام) پشتیبان آن حضرت باشد، سپس
قـالَتْ: اَلْحَمْدُ للهِِالَّذی خَتَمَ لاَِوَّلِنـا بِالسَّعـادَةِ
فرمود: حمد مخصوص خداوندى است که پایان نخستین فرد ما (پیامبر(صلى الله علیه وآله((
وَالْمَغْفِرَةِ، وَلاِخِرِنـا بِالشَّهـادَةِ وَالرَّحْمَةِ، اِنَّهُ
راسعادت وآمرزش وسرانجام آخرین فردما(امام حسین(علیه السلام))را شهادت ورحمت
رَحیمٌوَدُودٌ، وَهُوَحَسْبُنـا وَنِعْمَ الْوَکیلُ، وَصَلَّى
قرارداد، اوست پروردگار بسیار مهربان و او ما را کفایت مى کند و خوب
اللهُ عَلى مُحَمَّد وَآلِهوَاَهْلِ بَیْتِهِ الطّـاهِرینَ
نماینده اى است ودرود و رحمت خدا بر محمد و خاندان و اهل بیت پاکش.
الاَْئِمَّةِ الْمَعْصُومینَ آمینَ یـا رَبَّ الْعـالَمینَ.
که همان امامان معصوم اند، پروردگار را دعاى ما را مستجاب فرما.
منبع:http://library.tebyan.net
۹۳/۰۸/۱۴