مقداد

مقداد

پس از بعثت خاتم پیامبران صلی الله علیه و آله و سلم مقداد جزو نخستین کسانی بود که اسلام آورد و مورخان اسـلامی وی را هفتمین مسلمان برشمردند. وی از بزرگان صـــحابه و مردی فاضل و دانشمند، شریف، شجاع و بزرگوار بود.
از رســـول خــدا صلی الله علیه و آله و سلم نقــل است کـه فرمود: خداوند عزّوجلّ مرا به دوستی چهار نفر دستور فرمود و به من خبر داد که آنان مــرا دوســت دارند. آن چــهـــار تـــن عبــارت انــد از: علــی ، مقــداد، ابــوذر و سلمان .
مقداد از جمله مسلــمانــان مـکی بـود که در اثـــــر ســتــم مشــرکــان مــکـه به دیار حبشه هجرت کرد. سپس به مکـه بازگشـت و راهی مدینه شد و در تمــامی جنـگ‌های پیامـبر اســلام هــمچـون بـــدر، احــد و. . . شــرکت کــرد.پـــس از رحــلت رسول خـدا صلی الله علیه و آله و سـلـــم، مقــــداد از مـعـدود مسـلمانی بــود که از مسیر حق منحرف نـگشت و در دلــش هیــج شبهـه ای خطور نکرد. در آن فتنه دلش به ســــان پاره آهــن بود.
او به هـنگام خلافــت عــثــمــان و بــیعــــــت مردم با او، به مخالفت برخاست ودردفاع ازولی زمانش علی بن ابی طالب سخـن گفت.
آری مقداد هنوز زنده است. و ما نمی گذاریم ولی زمانـمان تنها بماند.
آری خط ومـــنــش ما همچون مقداد ولایت فقیه است نـه کمــتــرونــــه بــــیـشــتــر ،در صـــف بــسـیـجـیـان امـــام خــامـنـه ای مدظـلــه و در لشــکرامـــام زمــــان « عج».
ما از السـت طایفـه‌ای سینــه خســته‌ایم
ما بچـه‌های مـــادر پــهلــو شکســـتـه‌ایم
امــروز اگــــر ســیـنــه و زنجــیر می‌زنـیم
فردا به عشق فاطمه شمشیــر می‌زنـیم
ما را نـبـی قـبـیـلـه سـلـمـان خطــاب کرد
روی غـرور و غـیـرت مـا هـم حسـاب کـرد
از مـا بـــتــرس، طـایـفـه ای پــر اراده‌ایــم
مـا مـثل کــوه پـشـت عـلـی ایـسـتاده‌ایم
... لـبیـک یـا امـام خـامـنـه ای



بایگانی
آخرین نظرات

مسابقه فرهنگی روایت شهدای دزفول

سه شنبه, ۸ مهر ۱۳۹۳، ۱۰:۵۳ ب.ظ

امام خامنه ای مدظله :

تکریم شهیدان، تکریم ایثار و اخلاص است؛ تکریم دل‌های نورانی و جان‌های لبریز از صفا و نورانیت است و

امروز پرچم اسلام در جهان، به برکت فداکارى شهیدان عزیز است که به اهتزاز درآمده.

مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول برگزار می نماید:

جانم فدای رهبر - دزفول

 جانم فدای رهبر - دزفول

 

نکات قابل توجه

 1-لوح فشرده حاوی 10 کلیپ تصویری می باشد. پس از دیدن هر کلیپ به سؤالات مربوط به آن پاسخ دهید.

2- سؤلات به گونه ای طراحی شده اند که با یک بار دیدن کلیپ خاطرات به راحتی پاسخ خواهید داد؛ لذا توصیه

می گردد ابتدا یک بار سؤالات را با تامل لازم، مطالعه فرمایید و سپس در یک زمان مناسب، با توجه کامل و

تامل، کلیپ خاطرات را ببینید تا ضمن پاسخ به سؤلات، از اثرات معنوی آن نیز برخوردار گردید.

 3- شرکت در این مسابقه فقط برای کسانی مجاز می باشد که کلیپ  های خاطرات را دیده باشند.

4- گرفتن کپی از پاسخنامه مجاز می باشد.

5- حق شرکت در مسابقه برای هر نفر 15 تومان می باشد که موقع تحویل پاسخنامه دریافت می گردد.(این

مبلغ بابت هزینه های اجرایی مسابقه،طراحی و سایر  هزینه ها می باشد)

6-به 73 نفر از برگزیدگان، جوایز ارزنده ای از قبیل: هزینه سفر به کربلای معلی، هزینه سفر مشهد مقدس،

تبلت، دوچرخه، سکه طلا، لوازم خانگی، و هدایای ارزنده ی دیگر تقدیم می‌گردد.

7- مهلت تحویل پاسخنامه مورخه 30 آبان ماه 1393 می باشد که این مهلت به هیچ عنوان تمدید نخواهد شد.

8-مراسم اختتامیه ی مسابقه، قرعه کشی و اهداء جوایز:

پنج شنبه مورخه 13/9/92 ساعت 9 صبح در تالار سرلشکر شهید  سوداگر، واقع در مرکز فرهنگی دفاع مقدس

دزفول- روبروی امامزاده رودبند، برگزار خواهد شد.

9-ارائه کارت شناسایی هنگام دریافت جایزه الزامی است.

10-عضویت در کتابخانه تخصصی دفاع مقدس برای تمامی شرکت کنندگان رایگان می باشد.

در طول مدت برگزاری مسابقه اخبار مربوطه از طریق وبلاگ مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول به نام "سرزمین افتخارات"اطلاع رسانی می‌شود. http://sarzamineeftekharat.blogfa.com/

بسمه تعالی

مسابقه فرهنگی روایت شهدای دزفول

« جوانمرد قصاب »

«  لوح فشرده حاوی  10  کلیپ تصویری است.  با دیدن هر کلیپ، به سؤالات مربوط به آن  پاسخ دهید »

سؤالات کلیپ شماره 1 (فیلم یادواره)

1- شهید کیانی برای اینکه سایر مشتری­ها متوجه کمک ایشان به افراد نیازمند نشوند، موقع فروش گوشت چگونه برخورد می کرد؟(جواب دریک ساعت اول فیلم)

الف) دستش را دراز می­کرد و وانمود می­کرد از آنها پول گرفته     

ب)پول را می­گرفت ولی دوباره آن را زیر گوشت می­گذاشت و به مشتری باز می­ گرداند.

ج) می­گفت پول را بعداً از شما می­گیرم و لازم نیست الان بدهید.                                                      

  د) گزینه الف و ب

 2- وقتی دو نفر از بچه های محل با شخصی که باعث هتک­­­­ حرمت یکی از دختر های محل شده بود به شدت درگیر شده بودند، شهید کیانی چه عکس العملی­نشان داد؟  (جواب در یک ساعت دوم فیلم)

الف) ابتدا تحقیق کرد و بعد از اطمینان از ماجرا از آن دو نفر کاملاً حمایت کرد و کار آنها را تایید کرد.

ب)با خانواده فرد خاطی صحبت کرد که او را نصیحت کنند و بچه های محل را هم راهنمایی کرد که بار بعد از طریق قانون عمل کنند.

ج) با توجه به اینکه خانواده و اهالی محلِ آن شخص خلاف کار، افراد خطرناکی بودند، به بچه های محل گفت خود را نشان ندهند و خودش هم اظهار بی اطلاعی کرد تا غائله تمام شد.

د)گفت: ما فقط وظیفه داریم تذکر دهیم نه اینکه درگیر شویم و مشکلات بزرگتر برای خودمان و دیگران ایجاد کنیم.

3- اوایل انقلاب، وقتی بچه های بسیج، شهید کیانی را اشتباهاً دستگیر کردند و با پای برهنه

روی آسفالت داغ بردند، ایشان چه گفت؟ (جواب در یک ساعت دوم فیلم)

الف) گفت: من مهم نیستم ولی اگر قرار باشد بدون تحقیق مردم را دستگیر و مجازات کنید پس فرق ما با ساواک شاه چیست؟

ب)گفت: حاضرم ده بار دیگر من را به این شکل ببرید ولی نکند خدای نکرده با مردمی که انقلاب کرده اند و با مظلومی که فریاد­رسی ندارد، چنین کنید.

ج) گفت: من اینها را همان وقت که روی آسفالت می­بردنم،  بخشیدم. اینها برای اسلام و با نیت صادق این کار را کرده اند.

د) گفت: همه شما را بخشیدم و اجازه ی عذر خواهی هم به آنها نداد.

 4- وقتی رفتگر دید آب­سرد­کن جلوی مغازه شهید کیانی آب ندارد، خطاب به او چه گفت و عکس العمل شهید کیانی  چه بود؟ (جواب در یک ساعت دوم فیلم)

الف)گفت: تو از شمر هم بدتری- شهید کیانی رفتگر را دعوت کرد به داخل مغازه و از او پذیرایی کرد.

ب) با فریاد و بی احترامی گفت: چرا این آب نداره؟- شهید کیانی سریع برایش آب برد دم مغازه.

ج) گفت: تو وجدان نداری- شهید کیانی با شوخی هایش او را خنداند و به داخل مغازه برد و به او آب داد.

د)آه سردی کشید و رفت -  شهید کیانی رفتگر را دعوت کرد به داخل مغازه و از او پذیرایی کرد.

 5- وقتی یکی از همسایگان شهید کیانی از جای دیگری گوشت خریده بود و از ایشان پرسید

ببین این گوشت خوب است یا نه؟ شهید کیانی چه جوابی داد؟( جواب در یک ساعت سوم فیلم)

الف) با دیدن کیفیت نا­مطلوب گوشت فقط گفت: لاالله الا الله.

ب) گفت: اگر بگویم خوب است دروغ گفته ام و اگر بگویم خوب نیست آبروی همکارم را برده ام. چه بگویم؟!

ج)گفت: خیلی بد نیست، اشکال ندارد بار دیگر بیا خودم جبران می­کنم.                                             

   د) هیچکدام.

6- شهید کیانی در مقابل برادرش غلامحسین که شریکش بود، قرآن را آورد و به آن چه قسمی خورد؟(جواب در یک ساعت سوم فیلم)

الف) فقط گوشت گوسفندی را می­فروشم که با غذای سالم پروار شده باشد.             

  ب) گوشت گوسفندی را می­فروشم که خودم ذبح کرده باشم یا از ذبح آن مطمئن باشم.

ج) فقط گوشتی را به مردم می­دهم که خودم می خورم.                               

 د) فقط گوشت گوسفندی را می­دهم که از سلامت آن مطمئن باشم.

(ج دریک ساعت سوم)

 7- اگر شخصی به دلیل ناآگاهی، گوسفندی را ارزان تر از قیمت بازار می­فروخت، شهید کیانی چه می­ کرد؟

الف) ارزان تر می­خرید و ارزان تر هم می فروخت.  

ب)ارزان تر می­خرید و اختلاف قیمت را صرف کمک به نیازمندان می­کرد.

ج) فقط در صورتی می­خرید که از رضایت فروشنده اطمینان کامل داشت و حتی به او می گفت: که اگر به بازار می بردی می توانستی بیشتر بفروشی.

د) بیشتر از قیمتی که خودش می گفت، یعنی به قیمت بازار می­خرید.

8- وقتی شهید کیانی دو گاو را برای خرید انتخاب کرده بود، اما قبل از تحویل، بر اثر اصابت

موشک مردند، ایشان با فروشنده چگونه برخورد کرد؟( جواب در ساعت 2:40 دقیقه )

الف) فروشنده را دلداری داد و برای کاهش ناراحتی او بلافاصله دو گاو دیگر از او خریداری کرد.

ب) گفت: چون من گاوی تحویل نگرفته ام، شرعاً پولی هم نباید بدهم اما مقداری به او کمک کرد.

ج) برای اینکه فروشنده ضرر نکند، نیمی از پول گاوها را پرداخت کرد.               

  د) تمام پول دو گاو  را به آن فروشنده پرداخت کرد.

  9- یکی از خصوصیاتی را که شهید کیانی در بین رزمندگان در پادگان دوکوهه تزریق کرد چه بود؟ (جواب در یک ساعت چهارم فیلم)

        الف) قرائت قرآن                    

   ب)خواندن زیارت عاشورا با صد سلام و صد لعن                

  ج) توجه به نماز اول وقت         

   د) دروغ نگفتن و غیبت نکردن             

   10- شهید کیانی در آخرین دیدارهایش با دوستان، درمورد رفتن به جبهه و شهادتش چه گفت؟

(جواب در یک ساعت چهارم فیلم)

الف)گفت: شهادت نهایت آرزوی من است و سفارش به نماز و تقوا کرد.

ب)گفت: در دلم گواهی برنگشتن را احساس می­کنم.                                              

ج) گفت: الان احساس می­کنم مجرد هستم و از دنیا بریده ام.                                           

 د) گفت: همیشه غصه و افسوس خورده ام که ای کاش من هم همراه یاران امام حسین می­بودم و می­شدیم 73 نفر! و اکنون دارم به آرزویم می­رسم. نهایت لطف خدا این است که عبدالحسین شهید شود.

 سؤالات کلیپ شماره  2

 11- شهید کیانی وقتی برای خرید  گوسفند به بازار می­رفت:

الف) ارزان ترین گوسفندان را می­خرید تا بتواند ارزان­تر هم بفروشد.                          

   ب) مناسب ترین جنس را می­خرید و با سود شرعی می­فروخت.

ج) از فروشنده های دست اول نمی­خرید بلکه اصرار داشت که از واسطه ها بخرد که آنها هم درآمدی داشته باشند.

د) هیچ وقت از دلال ها و دست فروش ها خرید نمی­کرد و فقط از فروشنده های دست اول می خرید تا ازکیفیت و قیمت جنس مطمئن باشد.

12- شهید کیانی در رابطه با مشکلات مردم چگونه رفتار می­کرد؟                                                                                        

    الف) کمک می کرد اما از مداخله در امور دیگران هم پرهیز می­کرد.    

 ب) کسی نمی­رفت مشکلش را به او بگوید بلکه خودش از مشکل مردم سؤال می­کرد.

ج) اعتقاد داشت نباید در کار دیگران تجسس کرد ولی اگر کسی خودش درخواست می کرد کمکش می­ کرد.

د) وقتی کاملاً اطمینان پیدا می­کرد کسی نیازمند واقعی است، حتماً به او کمک می­کرد.

13- در حضور شهید کیانی نوجوانی برای دومین بار متوالی از برادر بزرگ خودش درخواست پول کرد و برادر بزرگ با ناراحتی به او گفت: پس پولی را که دیروز گرفتی چه کردی؟ و بعد به او پول داد.     شهید کیانی که شاهد این ماجرا بود بعد از رفتن پسر جوان به برادر بزرگ او چه گفت؟

الف)  گفت: نباید دوباره به او پول می­دادی، برای اینکه عادت کند به قناعت.

ب) گفت: او جوان است، نباید با او تندی می­کردی و نباید هم پول اضافه می دادی؛ چون عادتش می­دهی به ولخرجی.

ج) کار برادر بزرگ را تحسین کرد که هم به ولخرجی برادر کوچکش اعتراض کرده و هم  نشان داد که خسیس نیست.

د) با ناراحتی به او اعتراض کرد و گفت: او جوان است! چرا جلوی من با او با تندی برخورد  کردی! فعلاً  پول را می­دادی، اگر لازم بود بعداً با او تندی می کردی نه جلوی من.

  14- علت آنکه شهید کیانی جوانی را که زیاد اهل مذهب و مسجد نبود، در آغوش گرفت و از او

دلجویی کرد، این بود که آن جوان:

الف) اهل مسجد شده بود.             

ب) در مسابقات ورزشی مقام آورده بود.

ج) از دختر یک خانواده مستضعف خواستگاری کرده بود.                                              

    د) در دعا ها و مراسمات مذهبی  شرکت کرده بود.

  سؤالات کلیپ شماره  3

 15- وقتی پدر شهید کیانی به سن پیری و کهولت رسیده بود ایشان چه سفارشی به مغازه­ دارمحل کرد؟

الف) از او خواهش کرد که اگر پدرم بار سنگینی داشت قبل از اینکه اذیت شود یا از کسی درخواست کند، شما  کمکش کن.

ب) به او گفت: چون پدرم پیر است اگر درخواست خرید زیادی کرد، شما مقداری کمتر به او بده که برای حمل آن اذیت نشود.

ج) به او گفت: هر کمکی به پدرم کردی و  هر احترامی که به او می­گذاری، حتماً توسط خداوند در دنیا و آخرت و توسط من در دنیا جبران خواهد شد.

د) به اوگفت: هر چه پدرم خواست حتی چیزی که به ذهنت هم نمی­رسد و با هر قیمتی که دلش خواست، شما به احترام من به او بده، من بعداً با تو حساب می کنم.

16-عکس­ العمل شهید کیانی نسبت به پسر همسایه که در جشن عروسی اش(در زمان طاغوت)از آلات موسیقی استفاده نکرده بود، چه بود؟

الف) به او گفت: کاش به خاطر یک شب، دل همسرت و خانواده اش را آزرده نمی­کردی.

ب) به سایر جوانان محل نیز سفارش کرد که مثل او در مراسم عروسیشان از آلات موسیقی استفاده نکنند.

ج) از پدر و مادر آن جوان به خاطر تربیت چنین فرزندی تشکر کرد؛ بعد صورت داماد را بوسید و هدیه ی قابل توجهی هم به او داد.

د) یک جلد قرآن به جوان هدیه داد و صورتش را بوسید و گفت: آفرین به پدر و مادری که تو را تربیت کرده اند.

17- چرا در روز عید قربان، شهید کیانی بعد از ذبح قربانی، پوست و روده ها را مانند سایر قصاب

ها به عنوان دستمزد قبول نکرد؟

 الف) چون گرفتن جنس به جای دستمزد را شرعی نمی­دانست.               

 ب) چون در آن مقطع قیمت پوست و روده گران شده بود و بیشتر از دستمزدش بود.

 ج) چون پوست و روده ها کیفیت نداشتند و راضی به فروش آنها به کسی دیگر نبود.

د) چون پوست و روده ها خریدار نداشتند.

  سؤالات کلیپ شماره  4

 18- وقتی دوستان شهید کیانی در مورد وضعیت کسب و کار از او سؤال می­کردند، ایشان چه پاسخی می­ داد؟

الف) می­گفت: وضع بازار نوسان دارد، ولی شکر، ما راضی هستیم.                               

 ب) می­گفت: خدا را شکر، بد نیست.

ج) می­گفت: الحمدلله، ما از او(خدا) راضی هستیم، او از ما راضی باشد!                                

د) می­گفت: خدا را شکر که با روزی حلال به ما منت می­گذارد.

 19-  وقتی خانم بدحجابی با وضع نامناسبی وارد مغازه شد، شهید کیانی چه عکس­ العملی نشان داد؟

الف) مغازه­اش را ترک کرد و برنگشت تا آن خانم رفت.                                         

ب) با خوشرویی به او تذکر داد و او را راهنمایی کرد.

ج) فروش گوشت را به او  مشروط به رعایت حجاب کرد.                                         

د) با تندی او را از مغازه بیرون کرد.

 سؤالات کلیپ شماره  5

20- شهید کیانی به پیرمرد همسایه که به او گفته بود از خودم راضی نیستم چه سفارشی کرد ؟

الف) به او توصیه کرد که با همسایگانش به نیکی رفتار کند.                         

 ب) به او توصیه کرد که از مالی که خدا به او داده در راه خدا انفاق کند.         

ج) به او توصیه کرد که نمازش را اول وقت بخواند.                                         

د ) به او توصیه کرد که به یاد مرگ باشد و خمس مالش را بپردازد.

 21 شهید کیانی با فرد قمار­بازی که منتظر دوستانش بود چگونه برخورد کرد که باعث تغییر شخصیت او و ترک قمار  گردید؟     

الف) او را سرزنش کرد و در مورد نهی قمار روایاتی برایش خواند و از او قول گرفت که تکرار نکند.                                                       

ب) به تندی با او صحبت کرد و او را تهدید کرد که اگر بار دیگر دست به قمار بزند تنبیه می­ شود.                                                           

 ج) به او گفت: خانه ای برایت تهیه می­کنم و سرمایه هم می­دهم و از او تعهد و قول  گرفت که دست از این کار بکشد.                         

 د) بعد از اینکه متوجه شد آن شخص اهل قمار است دیگر یک کلمه هم با او حرف نزد تا او قمار را ترک کرد.

22 عقیده ی شهید کیانی در مورد مهریه بالا چه بود ؟

الف) می­گفت: مهریه باید متناسب با سطح زندگی دو خانواده باشد.     

ب ) با مهریه فقط در حد عرف موافق بود.                                              

ج) با مهریه بالا موافق نبود ولی می­گفت: برای تضمین زندگی مجبوریم مهریه ای متناسب تعیین کنیم.            

د) مخالف سرسخت مهریه ی بالا بود.

سؤالات کلیپ شماره  6

 23- وقتی فرد شروری پدرش را کتک زده بود و پدر به شهید کیانی گلایه کرد، ایشان چه عکس­ العملی نشان داد؟

الف) به پدر گفت: دخالت من در امور خانوادگی شما مجاز نیست ولی حتماً از طریق قانون اقدام کن تا تنبیه شود و بار دیگر چنین جسارتی نکند.

ب) به او گفت: این قطعاً نتیجه تربیت نامناسب خود شماست و اکنون  با پسرت مدارا کن تا  کم کم به خود بیاید. من هم با او صحبت می­کنم.

ج) به شدت پسر گستاخ را تنبیه کرد و گفت: بار آخرت باشد که پدرت را می زنی وگر نه با من طرفی.

د)رفت سراغ پسر و او را نصیحت کرد و تعهد گرفت که دیگر کارش را تکرار نکند.

 24- یکی از آخرین سفارشات شهید کیانی در مورد خانواده  خود، که به دوستش گفت چه بود؟

الف)گفت: به خانواده ام بگو اگر شخص مؤمنی برای خواستگاری دخترانم آمد

 چه پول دار باشد وچه بی پول، قبول کنند.

ب) گفت: خانواده ام را به خدا سپردم اما شما هم کوتاهی نکنید.                                       

ج) به نماز اول وقت و پیروی از امام سفارش نمود. 

 د) سفارش کرد بعد از شهادتش به هیچ وجه بی تابی نکنند تا دشمنان شاد نشوند.

     25- با دیدن برخورد شهید کیانی با پدرش (در مغازه) چه احساسی در دوست ایشان بوجود آمد؟

الف) احساس حسادت به او دست داد.                          

ب) از اینکه پدرش در قید حیات نیست تا او هم پدرش را اینگونه احترام کند، غصه و افسوس خورد.                

ج) غبطه خورد بر این همه صمیمیت. 

د) به وجد آمد و او را تحسین کرد و گفت: کاش من هم در زمان حیات پدرم چنین می­کردم.

 سؤالات کلیپ شماره  7

 26- شهید کیانی هنگامی که موعد پرداخت خمس و وجوهات شرعی اش می­شد، چگونه عمل می­کرد؟

الف) مدت ها قبل از اینکه فصل پرداخت وجوهات برسد ناآرام بود.

ب) مدت ها قبل از فرارسیدن زمان پرداخت دقت می­کرد که محاسبات، کامل و دقیق صورت بگیرد و چیزی از قلم نیفتد.

ج) وجوهات را با عشق و علاقه پرداخت می­کرد و شوق وصف ناپذیری داشت.  

د) تمام موارد

 27- علت اینکه شهید کیانی با یکی از همسایگان خود ارتباط برقرار نمی­کرد و از او دوری می­کرد

چه بود ؟

الف ) چون نماز نمی­خواند.                  

 ب ) چون متکبر بود.                  

ج ) چون آدم دروغگویی بود.                

 د ) چون اهل غیبت بود.

28- اگر احیاناً هنگام کار در مغازه، پدرش از ایشان ناراحت می شد، شهید کیانی چه برخوردی می­کرد؟

الف) ناراحت می­شد و در خود فرو می­رفت.                                 

ب) حتماً برای پدرش علت را توضیح می­داد تا قانع شود و یا عذر­خواهی می کرد.

ج) بلافاصله در مغازه با تواضع از پدرش عذر خواهی می­کرد.              

د) به خانه می رفت و با حالت گریه عذر خواهی می­کرد.

 سوالات کلیپ شماره  8

  29- شهید کیانی به چه دلیل در مسابقات وزنه­برداری خوزستان در زمان طاغوت شرکت نکرد؟

الف) به دلیل حضور یک نفر از خانواده ی سلطنتی در  سالن مسابقات.

ب) برای اینکه جایزه و مدال به رقیبش برسد که آدم نیازمندی بود.

ج) چون مشغول مبارزات انقلاب بود و کار­هایی داشت که مهمتر بودند.                     

 د) نمی­خواست خودنمایی کند و هدفش صرفاٌ ورزش بود نه قهرمانی.

 


سرزمین افتخاراتhttp://sarzamineeftekharat.blogfa.com/          

 

  30- شهید کیانی زمانی که بیمار شد به برادرش چه گفت؟

الف) از او حلالیت طلبید و درخواست کرد در صورت فوت به جای او نماز بخواند.                 

ب) از او درخواست کرد برایش وصیتنامه بنویسد.

ج) از او خواست به امورات مغازه قصابی و حقوق فرزندانش رسیدگی کند.              

 د) از او خواست قرضی را که برگردنش بود پرداخت کند.

 سؤالات کلیپ شماره  9

 31- در قطار وقتی یکی از مسافران خانم در مورد زندگی خصوصی اش حرف می­زد، شهید کیانی چه عکس­ العملی نشان داد؟

الف) به درد دل او گوش داد و بعد او را راهنمایی کرد.                     

 ب) او را سرزنش کرد و گفت: چرا حرفی را که به ما مربوط نیست می­زنی.  

ج) از کوپه قطار بیرون رفت تا چیزی نشنود.                                     

د)حرف را عوض کرد تا او ادامه ندهد.

32- در ایام عید، شهید کیانی ابتدا به دیدن چه کسی می­رفت؟

الف) به دیدن پدر و مادرش می­رفت.            

ب) به دیدن علما می­رفت.

ج) معمولاً می­رفت منزل یکی از خانواده های مستضعف محله.                                     

د) اول به دیدن امام جماعت مسجد محل می­رفت.

 سؤالات کلیپ شماره  10

 33 ارتباط شهید کیانی با جوانان غیر­مذهبی چگونه بود ؟

الف) ارتباطش را با آنها به حداقل می­رساند تا روششان را عوض کنند.              

 ب) سعی می­کرد با روش های مختلف آنها را امر به معروف کند.        

ج ) بر خوردش کم ولی واقعاً مفید و سازنده بود.                                           

د ) سعی می­کرد حداکثر ارتباط را با آنها برقرار کند تا هدایت شوند.

34 یک ویژگی مهم شخصیت شهید کیانی که باعث شده بود تا همه جذب او بشوند کدام است ؟

الف) ادب و حیا و صبروحوصله زیاد ایشان.   

ب) انصاف، مردم داری و نجابت ایشان.                                 

ج) خوش خلقی و متانت ایشان.     

د) دلسوزی و احساس مسئولیت نسبت به همه اهل محل.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۰۸
منصور محمد زاده «ممل زاده»

نظرات  (۳)

۱۰ مهر ۹۳ ، ۱۸:۰۰ یک همشهری اهوازی دزفولی الاصل !
سلام
امکان دانلود کلیپها وجود ندارد؟
پاسخ:
علیک السلا م.
درود بر رهرو پاک شهدا.
لوح فشرده مسابقه فرهنگی روایت شهدای دزفول  ، شهید عبدالحسین کیانی، به نام جوانمرد قصاب  حاوی 10 کلیپ تصویری  با حجم بسیار بالا می باشد.

شما می توانید دوست عزیز عزیز با مر کز فرهنگی دزفول  تماس گرفته وبا  جناب سرهنگ  حسینی فرهماهنگ نمایید.بنده پیام شما را به اطلاع ایشان رسانده ام.  بزرگوار  اگر تما س گرفتید به جناب سرهنگ حسینی فر بفرمائید که ممل زاده با هاتون صحبت نموده اند.
شماره تلفن مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول    ــ  داخل استان خوزستان     42528931
شماره تلفن مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول    ساکن بیرون استان خوزستان  06142528931
۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۱:۱۵ بنده ی خدا
سلام اگه میشه تو رو خدا جواب رو هم بگذارید
پاسخ:
علیک السلام. .......؟
انشاالله بعداز پایان مسابقه.
باسلام کسانی از دیگر شهرها میخواهند شرکت کنند باید چکار کنند؟
پاسخ:
علیک السلا م.
درود بر رهرو پاک شهدا.
لوح فشرده مسابقه فرهنگی روایت شهدای دزفول  ، شهید عبدالحسین کیانی، به نام جوانمرد قصاب  حاوی 10 کلیپ تصویری  با حجم بسیار بالا می باشد.

شما می توانید جناب عطایی عزیز با مر کز فرهنگی دزفول  تماس گرفته وبا  جناب سرهنگ  حسینی فرهماهنگ نمایید.بنده پیام شما را به اطلاع ایشان رسانده ام.  دوست عزیز  اگر تماس گرفتید به جناب سرهنگ حسینی فر بفرمائید که ممل زاده با هاتون صحبت نموده اند.
شماره تلفن مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول    ــ  داخل استان خوزستان     42528931
شماره تلفن مرکز فرهنگی دفاع مقدس دزفول    ساکن بیرون استان خوزستان  06142528931

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی