اقتصاد مردمی دکتر احمدی نژاد ، علّت اصلی جنگ احزاب
شنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۲۵ ق.ظ
پس از پایان دوران فراموش نشدنی دولت مهر « دکتر احمدی نژاد » در میان صدها عقب نشینی این روزها که جز حسرت نمی افزاید ، شاید زمینه سازی ها برای حذف پرداخت یارانه نقدی کم اهمّیت جلوه کند ولی با دقّت به روند مخالفت های سران مدعی اصلاحات و اصول گرایی و تلاش مجلس هشتم برای جلوگیری از اجرای آن در دولت دکتر احمدی نژاد به عمق و ریشه ی اصلی دشمنی ایشان با این کار مردمی خواهیم رسید ، طرح هدفمندی یارانه ها در مجلس هشتم به امید اینکه قاعده دولت در سال 88 به دولت وحدت حزبی «میرحسین موسوی» خواهد رسید متوقف شد و وقتی مردم در 22 خرداد 88 کار را تمام کردند باز هم در مجلس کارشکنی ها تداوم یافت که با دخالت رهبری روش دکتر احمدی نژاد – با تغییراتی - برای هدفمندی دنبال شد.
ولی مراحل دیگر تحول اقتصادی که اصلاح بانک ها و حذف ربا از آنها و اصلاح ساختار گمرک و بیمه بود نیز در پیچ و خم به ظاهر قانونی گیر کرد و وقتی سال 89 دولت برای اصلاح نظام بانکی گام برداشت ، اختلاس 3000 میلیاردی که نتیجه ساختار خراب بانکی است بهانه ای شد برای کاهش مدیریت دولت بر بانک ها و در اصل برای جلوگیری از حذف ربا از بانک ها !
ولی مراحل دیگر تحول اقتصادی که اصلاح بانک ها و حذف ربا از آنها و اصلاح ساختار گمرک وبیمه بود نیز در پیچ و خم به ظاهر قانونی گیر کرد و وقتی سال 89 دولت برای اصلاح نظام بانکی گام برداشت ، اختلاس 3000 میلیاردی که نتیجه ساختار خراب بانکی است بهانه ای شد برای کاهش مدیریت دولت بر بانک ها و در اصل برای جلوگیری از حذف ربا از بانک ها !مبلغ کلانی که تا قبل از آن فقط برخورداران و مرفهان شهری بیشترین بهره را از آن می بردند وویژه خوارانی را فربه می کرد ، وقتی به میزان مساوی حتّی بین مرفهان جامعه تقسیم شوددیگر مدیرّیت مصرف سامان می گیرد و این سیاست همگام با کنترل تورم و بازار می توانستسطح رفاه قشرهای مستضعف را بالا ببرد ، چنانچه قبل از کودتای اقتصادی احزاب در دو سالآخر دولت دهم سطح رفاه و رضایتمندی دهک های متوسط و پایین به طرز چشمگیری بالا رفتولی منسوبان جناح های سیاسی که جز خسارت و هزینه برای انقلاب و نظام حاصلی نداشته اندبه جو سازی بر علیه این اقدام بی نظیر روی آوردند و « سوء مدیریّت در مرحله ی اول هدفمندی» تکیه کلام ارباب قدرت و ثروت شد تا این مبلغ کلان را به بنگاههای اختصاصی خود تزریق کنند.تبانی سیستم بانکی در گرانی سکه و ارز و فشار اصول گرانمایان بر دکتر احمدی نژاد برای افزایش سود (ربای)بانکی که خود تورم را تثبیت کرد و به دنبال اعلام آقایان « مرحوم عسگراولادی » و « نهاوندیان » - از سران اتاق های بازرگانی - برای افزایش نرخ دلار تا 2700 تومان و سپس بازیگری بانک های خصوصی و دولتی برای کم کردن عرضه دلار و سپس گران کردن دلارکه شوک تورمی و گرانی را ثمر داد و جوسازی و نشانی های غلط صداوسیما که برای ناکارآمدنشان دادن پرداخت یارانه ها دنبال شد گویای جنگ اقتصادی زیر پوست نظام بود.چراکه دکتر احمدی نژاد با این اقتصاد عدالت محور و مردمی بساط رانت خواری را جمع می کردو سطح رفاهی اقشار مختلف را بالا برده و حتّی به آنها از تولید - مثل سهام عدالت – سهم می داد و تراز کشور ما در سطح عالی رفاهی در منطقه قرار می گرفت و حتماً پس از مدّتی درجهان پر از ناعدالتی الگویی آشکار می شد.
اگر ایرانیان سطح رفاهشان بالا رود رضایتمندی از انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بالا رفته ،همبستگی ملِّی و آبادی کشور و اقتدارش در مدیریّت جهانی نیز بالا می رود و این با مأموریت بدخواهان دوست نما مغایرت داشت .
مخالفت اغلب بورسیه شدگان فارغ التحصیل انگلیس و برخی از سیاسیونی که شریک تجاری شرکت های انگلیسی و اروپایی بودند می تواند مقداری پشت پرده این اختلال را نمایان کند .
۹۳/۰۳/۲۴