ازسمت راست شهید محسن بزرگی از دلاور مردان بسیجی دوران دفاع مقدس ، واحد تخریب لشکر هفت ولی عصر «عج»
و شهید مسعو د گل گل از رزمندگان بسیجی گردان عمار
شهادت زندگانی جاودانه یافتن است؛ اوج و عروج تعالی است. شهادت تکامل ایمان و نهایت خلوص قلبهاست. شهادت مردن تحمیلی نیست، انتخاب آزادانه و آگاهانه است؛ خلوت عاشق و معشوق است.
آنان که در زندان تن اسیرند، از درک تفسیر شهادت عاجزند. فقط شهید میتواند شهادت را درک کند. عالم پر از صدا است. صداهای شیطانی و رحمانی، صداهای شیاطین بازتاب ندارد و در دهلیزهای تاریخ گم میشود، اما آواهای رحمانی فریادهای انسانی و صداهای ملکوتی ماندگار و بی مرگند و صدای شهید صدایی آسمانی و خدایی است. صدایی جاودانه و جاری در متن زندگانی، صدایی که در عرض و فرش میپیچد و به اعماق زمین و زمان سفر میکند (اسوه، 1384، ص8.)
شهدا شور و عشق حیاتند؛ سرود حماسه و هدفند؛ شهد صداقت، عصارهی ایثار، خلاصه خلوص، پاره های نور، تبلور نیایش و تجسم عظمت در فراخنای تاریخاند.
شهدا، پروانههای وادی صداقتند و عاشقان کعبه وصال که پرهای خود را با اولین شعلههای شمع معرفت و سیر الی الله سوزاندند و مسافر آسمانها شدند تا راه آسمانی شدن برای «فرزندان وطن» باز شود.
نگذاریم که صاعقه های «ابتذال» و «خودگریزی» خرمن «باور» و «اعتقاد» ما را بسوزاند. مام وطن، پا گرفته از خون کبوتران حرم عشق است و «کبوتران حرم عشق» پا گرفته از غیرت فرزندان وطن، و غیرت فرزندان وطن، یادگار پرتوهای تابان انوار هدایت احمد (ص) و علی (ع) و حسین (ع) است که در روزگاری نه چندان دور از پای درخت انقلاب، به معراج خون بال گشودند و جاده های «ایثار« را ستاره باران کردند.
و حالا بر ماست که به حرمت بدنهای پاره پاره پرستوهامان، و به حرمت دست های قلم شده عباس گونه آنها و به خاطر چشمهای همیشه منتظر مادرانمان و به حرمت انتظار پدرانمان مگذاریم که یوسفهای این وطن از یادها برود و دستهای آلوده شهدای ما را از ما بگیرند.
..........تشکر ویژه از جناب آقای ابوالقاسم بهرک رزمنده دوران دفاع مقدس که تصاویر واطلاعات گرانبهایی در مورد شهدا ی هشت سال دفاع مقدس را در اختیار ما قرار دادند. وتشکر وافر از دوستان عزیزی که وبلاگ مقداد را انتخاب نموده و با نظرات خوبشان مارا راهنمایی می نمایند . شهید محسن بزرگی از دلاورمردان و از فرماندهان اطلاعات واحد تخریب لشکر 7ولی عصر «عج »می باشند و در عملیات والفجر هشت شربت شهادت را نوشیدند. به فرموده دوست بسیا ر خوبمان جناب آقای بهرک یک شهید عزیز دیگری به نام محسن بزرگی در شهرمان وجود دارد که از نظر سنی هنگام شهادت از شهید بزرگی تخریبچی کوچکتر بودند ودر کربلای 4 به فیض عظیم شهادت نائل شدند.