قرآن کتاب پرشکوه خداست.
کتابی است که نه کتابهای آسمانی پیشین آن را خدشه دار و باطل می سازد
و نه واقعیتهای آینده.[1] .
بیانگر هر چیزی است[2]و هیچ تر و خشکی نیست، مگر اینکه در (این) کتاب روشن و روشنگر آمده است.[3].
در این کتاب از هیچ چیز فروگذار نشده...[4]آخرین پیام آسمان به زمین و زمان است همانگونه که اسلام، آخرین دین
آسمانی و آخرین برنامه زندگی است.
با این وصف، آیا براستی می توان فکر کرد که قرآن در مورد این رخداد
بزرگ، که عمیقترین و وسیعترین دگرگونی حیات انسان شناخته می شود ساکت باشد؟
و در مورد آن بدون نوید و پیام؟
این قرآنی که از چیرگی «روم» بر «ایران» و از بر پایی دولت غاصب و
پوشالی یهود، بر اساس سازش با قدرتهای مسلط روزگار خبر می دهد.[5].
این قرآنی که از «یأجوج» و «مأجوج» و سرانجام و آینده آنها خبر می
دهد، این قرآنی که از امکان گذشتن از جو و راهیابی انسسان به کرات آسمانی گزارش می
کند و می فرماید:
«یا معشر الجن والانس ان استطعتم أن تنفذوا من أقطار السموات و الأرض
فانفذوا لا تنفذون ألا بسلطان[6].
....»یعنی: هان ای گروه جن و انس! اگر می
توانید که از کرانه های آسما نها و زمین بیروین روید، بیرون بروید اما بیرون
نخواهید رفت مگر با داشتن قدرت علمی و صنعتی....
آیا فکر می کنید چنین کتابی از ظهور اصلاح گر بزرگ تاریخ انسانیت و
بنیاد حکومت جهان گستر و عادلانه او، خبر نمی دهد و در مورد آن ساکت است؟
هرگز چنین نیست....
قرآن از امام مهدی علیه السلام و بر پایی حکومت مهر و عدل او، در
موارد متعدد و آیات بسیاری سخن گفته است و از این حقیقت بزرگ خبر داده است.
و این آیات بر شخصیت گرانمایه آن حضرت و ظهور او تأویل گردیده است.
همانگونه که امامان نور علیه السلام که قرآن در خانه آنان فرود آمده است، بدین
واقعیت تصریح کرده اند و می دانیم که صاحبان معصوم و مطهر و راستگوی خانه، یعنی
اهل بیت پیامبر به آنچه در خانه است، داناتر و آگاه ترند.
نمونه ها
1- قرآن در نویدی
می فرماید:
«و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و
نجعلهم الوارثین» «و نمکن لهم فی الارض و نری فرعون وهامان و جنودهما منهم ما
کانوا یحذرون.»[7].
یعنی: و ما اراده کردیم به کسانی که در روی زمین تضعیف شده اند نعمتی
گران، ارزانی داریم و آنان را پیشوایان (راستین) و آنان را وارثان گردانیم.و به آنان در زمین اقتدار و منزلتی
شایسته دهیم و از آنان به فرعون و هامان و سپاهیانشان چیزی را که از آن می
هراسیدند نشان دهیم.
امیر مؤمنان علیه السلام در تأویل این آیه شریفه می فرماید: «دنیا پس
از چموشی و سرکشی، بسان شتری که از دادن شیر به دوشنده اش خودداری می کند و آن را
برای بچه اش نگهداری می کند، به ما روی خواهد آورد.»[8].
سپس به تلاوت این آیه شریفه پرداخت که:
«و نرید ان نمن علی
الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین....»
«ابن ابی الحدید» در این مورد می نویسد: «بزرگان دینی وهمفکران ما بر
این واقعیت تصریح می کنند که این بیان امیر مؤمنان علیه السلام، نوید از آمدن امام
و پیشوای بزرگی است که فرمانروای زمین و زمان می گردد و همه کشورها در قلمرو قدرت
او قرار می گیرند....»[9].
آری! سخن امیر مؤمنان علیه السلام بیانگر آن است که دنیا، پس از سختی
و بیداد بسیار نسبت به خاندان پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم، سرانجام بسوی
آنان روی خواهد آورد. آنان بر کران تا کران گیتی حاکم و بر دشمنان کینه توز خویش
پیروز می گردند.انبوه مشکلاتی که بسان سنگها و صخره ها سر راه نهضت آسمانی عدالت
خواهانه ومقدس آنان قرار دارد همگی رام وکنار می رود و دنیا پس از سختی و بدرفتاری
با آنان برایشان آسان و پس از تلخی و مرارتش شیرین و پس از سرکشی اش خاضع و پس از
گردن فرازیش مطیع و منقاد آنان می گردد.و نیز از امیر مؤمنان علیه السلام آورده اند که فرمود: «مستضعفان یاد
شده در قرآن کریم که خداوند اراده فرموده است آنان را پیشوای مردم روی زمین قرار
دهد، ما خاندان پیامبریم. خداوند سرانجام «مهدی» این خانواده را برمی انگیزدو
بوسیله او، آنان را به اوج شکوه و عزت واقتدار می رساند و دشمنانشان را به سختی،
به ذلت می کشد.»[10].
[1]سوره فصلت، آیه 42.
[2]سوره نحل، آیه 89.
[3]سوره انعام، آیه 59.
[4]سوره انعام، آیه 38.
[5]«ضربت علیهم الذلة این ما ثقفوا بحبل من الله....» سوره آل عمران،
آیه 112.
[6]سوره الرحمن، آیه 34.
[7]سوره قصص، آیه 5 و 6.
[8]نهج البلاغه، قصار 209.
[9]شرح ابن ابی الحدید، ج 19، ص 29.
[10]بحارالانوار، ج 51، ص 63.